نسبیتگرایی در ارزشهای اخلاقی
مقاله دیگری از استاد ارجمند داکتر سیدمحمدمهدی افضلی تحت عنوان « نقدی بر نسبیت گرایی در ارزشهای اخلاقی» را تقدیم اهالی علم و دانش میکنیم. چکيده در اين نوشتار هدف بررسي درستي يا نادرستي نسبيت گرايي در حوزه اخلاق است. با تحولاتي که معارف بشري به خود ديده، شک گرايي و در نتيجه نسبيت گرايي در معرفت نزد برخي از فيلسوفان امري متعارف جلوه کرده است. در حوزه ارزشها و از جمله اخلاق نيز کساني ادعاي نسبيت گرايي اخلاقي را طرح کرده و اطلاق احکام اخلاقي را غير قابل قبول انگاشته اند. برخي ديگر به¬رغم انکار نسبيت گرايي در معرفت در باب ارزشها به دليل برخي مصلحت سنجي¬هاي ناشي از تکثر منابع معرفتي و هويتي در در جوامع مختلف و از جمله افغانستان رهايي از بن بست هاي منازعات قومي مذهبي را در تساهل و تسامح و در نتيجه دست برداشتن از اطلاق احکام اخلاقي جسته اند. نگارنده بر اين باور است که نسبيت گرايي نه به لحاظ حقيقت و از زاويه معرفت شناختي قابل اثبات است و نه به لحاظ مصلحت آن را به صلاح مي-داند. گرچه در اين نوشتار به مصلحت نبودن آن به اجمال بيان شده است، ولي حقيقت آن است که منازعات موجود ميان افراد و جوامع با ترويج ثمرات نسبيت گرايي اخلاقي قابل تامين نيست، بر فرض ثمر دادن در برخي موارد ارزش جاي گزيني براي دست برداشتن از حقايق سرنوشت ساز را ندارد. لذا نسبيت گرايي در اخلاق نه به لحاظ معرفتي قابل اثبات است و نه به لحاظ عملي به صلاح است. راه تحکيم فرهنگ مدارا امور ديگري است که بايد با واکاوي در ابعاد رخنه پذير نسبت به رفوي آن همت گماشت و نه با تراشيدن از ارزشها و ترويج نسبيت گرايي. واژگان کليدي اخلاق، نسبيت گرايي، اطلاق گرايي، اخلاق توصيفي، اخلاقي هنجاري، فرا اخلاق طرح بحث يکي از مباحث مهم در حوزه ارزشها اعم از اخلاقي و حقوقي اين است که آيا احکام موجود در اين قلمرو مطلق اند يا نسبي؟ آيا احکام ارزشي حاکم بر زندگي انسانها از اين جامعه به جامعه¬ي ديگر متفاوت است، و به همين دليل داوري کردن با معيار يگانه در باب رفتار و کردار افراد و گروههاي ديگر نوعي دخالت بي¬جا تلقي مي¬شود، يا اين که مي¬توان احکامي را کلي و فارغ از قيد و بند زمان و مکان تلقي کرد و بر اساس آن رفتار کسي را در اخلاق صواب يا نا صواب خواند، يا در حقوق سخن از الزام به ميان آورد؟ در نوشتار حاضر روي سخن ناظر به ارزشهاي اخلاقي است و بحث در ارزشهاي حقوقي خارج از مجال نوشتار و توان نگارنده مي¬باشد. هدف تبيين روشن از اين مسأله که يکي از کليدي ترين مسايل مطرح در فلسفه اخلاق است، مي¬باشد. در پاسخ به اين مسأله مکاتب اخلاقي به دو ادامه مطلب